علیعلی، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

خـــــــــــاله جون خاله

بچه ی کوچک و عصبانیت

يكي بود يكي نبود، بچه ي كوچك و بداخلاقي بود. روزي پدرش به او كيسه اي پر از ميخ و يك چكش داد و گفت هر وقت عصباني شدي، يك ميخ به ديوار روبرو بكوب .  روز اول پسرك مجبور شد 37 ميخ به ديوار روبرو بكوبد...    در روزها و هفته ها ي بعد كه پسرك توانست خلق و خوي خود را كنترل كند و كمتر عصباني شود، تعداد ميخهايي كه به ديوار كوفته بود رفته رفته كمتر شد. پسرك متوجه شد كه آسانتر آنست كه عصباني شدن خودش را كنترل كند تا آنكه ميخها را در ديوار سخت بكوبد. بالأخره به اين ترتيب روزي رسيد كه پسرك ديگر عادت عصباني شدن را ترك كرده بود و موضوع را به پدرش يادآوري كرد . پدر به او پيشنهاد كرد كه حالا به ازاء هر روزي كه عصباني نشود، يكي ...
1 اسفند 1392
1